عروس حجله

ساخت وبلاگ
 

سالها زنی کنارحبیبش نشسته بود
گویا کنارعشق عزیزیش نشسته بود

اصلا سپیدبخت نشد هیچ وقت چون
تارفت ,لباس سیاه کنارش نشسته بود

اصلا دلش که مثل قفس تنگ میشود
گویی پرنده رفته به راهش نشسته بود

اینجازنی گرفته قنوتش به آسمان
انجاکه عشق کنج سجاده ش نشسته بود

درد است این که هرشبِ مهتاب تب کنی
تنها دلش مثال یتیمش نشسته بود

تاجنگ ریخت نقلُ نباتش به هلهله اش
این زن عروس حجله ,شهیدش نشسته بود
29تیر97

چای داغ...
ما را در سایت چای داغ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : homidi97 بازدید : 64 تاريخ : سه شنبه 18 دی 1397 ساعت: 21:10